آرشآرش، تا این لحظه: 11 سال و 9 روز سن داره

پسر اردیبهشتی من ** آرش **

عید سال 1394

تو یه چشم به هم زدن باز دوباره عید اومد . چند سالیه وسایل سفره هفت سین مثل سماق و سنجد و سکه و .. میزارم تو کشوی کوچیک یخچال . اولش بابایی میگفت بریزش دوور حالا کو  تا سال دیگه . و من هرسال نزدیک سال تحویل اینا رو از تو یخچاال در می آرم و به بابات میگم ببین می گفتی کوو تا سال دیگه دیدی چه زود گذشت .الان چند ساله که این صحنه برام تکرار میشه و منم با این قضیه گذر سریع زمان رو بیشترحس میکنم . قدیماا که بچه بودم اینطوری نبود از امسال تا ساال بعدش کلی طول میکشید حالا سال که خوبه اون سه ماه تابستونی که مدرسه ها تعطیل بود اینقدر بنظرم طولانی بود که فکردم یه ساال گذشته و آخراش خسته میشدم . ولی الان ساال تو یه چشم به هم زدن میگذره چه برسه ...
26 فروردين 1394
1